جدول جو
جدول جو

معنی علی تحیوی - جستجوی لغت در جدول جو

علی تحیوی
(عَ یِ تَ یَ)
ابن محمد بن عمر تحیوی، ملقّب به موفق الدین و مشهور به صاحب. وی وزیر و از اهالی یمن بود. در سال 696 هجری قمری المؤید رسولی او را به وزارت برگزید و تا سال 712 هجری قمری که درگذشت در این مقام باقی بود. (ازالاعلام زرکلی بنقل از العقود اللؤلؤیه ج 1 ص 303)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ تَ)
ابن محمد بن علی بن حسین بن عبدالصمدتمیمی نیشابوری سبزواری، و مکنّی به ابوالحسن. و درسال 533 هجری قمری در قید حیات بوده است. او راست، منیهالداعی و غنیهالواعی. (از معجم المؤلفین ص 217)
ابن محمدحسین بن زین العابدین، مشهور به زین التمیمی کاظمی. وی ادیب و شاعر بود و بسال 1215 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 192)
ابن نصر تمیمی. وی شاعر بود. و او را دیوان شعری است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 748 بنقل از المعالم ابن شهرآشوب ص 140)
ابن زیاد تمیمی، مکنّی به ابوالحسن. یکی از نقلۀ کتب فارسی به عربی بود. رجوع به ابوالحسن (علی بن زیاد...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ تَ)
ابن محمد بن احمد بن جدیدبن علی بن محمد بن جدید حضرمی تریمی شافعی، مشهور به ابن جدید. رجوع به علی حضرمی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ سُ حَ)
ابن طاق بن منذر بن قیس بن عمر بن عبدالله بن عمر بن عبدالعزی بن سحیم حنفی سحیمی یمامی. ابن حبان وی را از صحابه دانسته است. و ابوداود و ترمذی و نسائی حدیثی از وی روایت کرده اند. (از الاصابۀ ابن حجر ج 4 قسم اول). صحابی در اصطلاح علم حدیث به مسلمانی اطلاق می شود که پیامبر اکرم (ص) را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر بر آن ایمان باقی مانده است. صحابه در انتقال روایات نبوی، فتوحات اسلامی و تثبیت آموزه های دینی نقش بنیادین داشته اند. آنان از نزدیک ترین یاران پیامبر به شمار می آیند.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ؟)
ابن عبدالله متیوی. مکنی به ابوالحسن. وی فقیه و نحوی و عروضی و ادیب بود و بسال 1247 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح بر قصیدۀ ابراهیم ریاحی تونسی، در مدح مولای ابراهیم علوی. (از معجم المؤلفین از فهرس الفهارس کتانی ج 3 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ یَ)
ابن قاسم بن علی بطیوی، مکنّی به ابوالحسن. متوفی در سال 1039 هجری قمری او را فهرستی است. (از معجم المؤلفین بنقل از دلیل مؤرخ المغرب ابن سوده ص 350)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِتَ)
ابن عبدالله بن سنان طوسی تیمی، مکنّی به ابوالحسن. از بزرگان علمای کوفه. رجوع به طوسی (ابوالحسن علی...) و معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 229 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ تَ قَ)
ابن حسین بن ابراهیم بن حسن اخوی تقوی. شاعربود و نسب خود را به موسی مبرقعبن امام الجواد محمدتقی (ع) می رساند. وی در سال 1335 هجری قمری درگذشت. اورا دیوانی است که میرزا محمدعلی عبرت آن را جمعآوری کرده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 741)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ مَ)
ابن کامل بن اسماعیل حموی، ملقّب به علاءالدین. متوفی در سال 860 هجری قمری او راست: الافراد فی معرفهالاضداد. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 464. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 733)
ابن مقاتل بن عبدالخالق حموی (695- 761 هجری قمری). او را دیوان شعری است در اشعار زجل، در دو مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 207. الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 133)
ابن عبدالله بن حجۀ حموی حنفی، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوبکر. رجوع به ابن حجه (ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکر بن علی...) و به علی (ابن عبدالله...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ نَحْ)
ابن محمد نحوی وزیر. مکنی به ابوالمکارم. متوفی در سال 561 هجری قمری او راست: مختصر الغریبین ابوعبید احمد بن محمد هروی. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1209)
ابن ابی زید محمد بن علی نحوی استرآبادی. ملقب به فصیحی و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا